نحوه برخورد ما در برابر سختیها و مشکلات چگونه باید باشد؟
تاریخ انتشار: ۲۹ فروردین ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۵۵۷۴۷۲
رضایت داشتن یا غرغرو بودن ارثی است یا اکتسابی و آیا میتوان آن را در وجود افراد تغییر داد و چطور میتوان با داشتن رضایت و آرامش درونی بیشتر، حال بهتری را تجربه کرد؟ این موضوع را چطور و در چه سنینی باید آموزش داد و چطور در بزرگسالان میتوان رویههای غلط قبلی ناشی از نارضایتی را تغییر داد؟ در این خصوص با علی قاسمی- روانشناس و مربی بینالمللی و عضو هیأت علمی مؤسسه ویلیام گلسر- گفتگو کردهایم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
باور کنترل بیرونی
ما اغلب ۲ باور متفاوت نسبت به زندگی داریم؛ باور کنترل بیرونی و کنترل درونی. در باور کنترل بیرونی اعتقاد ما براین است که ما میتوانیم از بیرون دیگران را کنترل کنیم؛ با تهدید، تنبیه، غرغر، شکایت کردن و... همچنین معتقدیم دیگران هم میتوانند از بیرون ما را کنترل کنند؛ یعنی میتوانند ما را غمگین، بدبخت، خوشبخت و... کنند و اجازه ندهند ما پیشرفت کنیم و به آرزوها و اهدافی که داریم، برسیم. باور کنترل بیرونی باوری ریشهدار است. قرنهاست که در ذهن ما چنین باوری نهادینه شده و تمام جنگها، خشونتها، مجادلهها و قربانیگریها و مظلومنماییها که در طول تاریخ بسیار مشاهده شده به واسطه حضور پررنگ این باورها شکل گرفته است. توجه داشته باشیم دیگران چقدر در طول روز ما را ناکام میکنند. در واقع ما خودمان اجازه میدهیم که آنها این کار را با ما انجام دهند. مثلا فکر میکنیم، چون آنها با ما بد صحبت میکنند، بد رانندگی میکنند یا بدرفتار میکنند کاری از ما ساخته نیست؛ چون دیگران قدر ما را نمیدانند و معمولا ما را نادیده میگیرند. در واقع همه این خودگوییها نتیجه باورداشتن به باور کنترل بیرونی است که در ذهن همه ما بهصورت پررنگی رسوب کرده است.
باور کنترل درونی
باور کنترل درونی باور «رهابخشی» است و باعث رسیدن به حس بهتر خود ما میشود. در این باور اعتقاد ما براین است که رفتارها، احساسات و تصمیمگیریهای تنها کسی را که میتوانیم کنترل کنیم فقط و فقط خود ما هستیم.
ما نمیتوانیم افکار هیچکسی را طبق تمایل و نظر خود تغییر دهیم یا به دلخواه خود کسی را که غمگین است شاد کنیم. فقط خود افراد هستند که تصمیم میگیرند چه احساساتی را در وجود خودشان پرورش بدهند. ما میتوانیم با تمرکز بر افکار آزاردهنده یا انرژیبخش باعث تغییر حال خودمان شویم. نتیجه توجه به افکار آزاردهنده، تجربه احساساتی مانند خشم، حسادت یا افسردگی است. وقتی به آینده روشن فکر میکنیم بهتدریج به طرف آن هم گام برمیداریم. متأسفانه باورهای ذهنی اغلب افراد تحت فرمان کنترل بیرونی است؛ یعنی معتقدند که دیگران آنها را از بیرون کنترل میکنند.
رفتار والدین با کودکان هم معمولا تحت چنین باوری است؛ چون دوست دارند فرزندانشان همیشه مطابق میل آنها رفتار کنند. در رفتار مدیران با کارمندانشان یا روابط عاطفی زنان و مردان هم میتوان شاهد چنین باورهایی بود که دوست دارند دیگران مطابق میل آنها رفتار کنند.
راهبرد و استراتژی باورهای مختلف
همه ما تحت فرمان یکی از دو باور کنترل درونی و بیرونی قرار داریم. اگر باور ما باور کنترل بیرونی باشد استراتژی ما اصطلاحا «استراتژی انتظار معجزه» خواهد بود؛ یعنی اگر فکر کنیم دیگران باید حال ما را خوب کنند، قدر ما را بدانند و ما را ناکام نکنند همواره منتظر خواهیم بود و انتظار داریم دیگران تغییر کنند.
این افراد معمولا منفعل هستند، شکایت و غرغر میکنند و منتظر بهبود اوضاع هستند و به تغییرات اجتماعی چشم دوختهاند. اما خودشان هیچ کاری انجام نمیدهند. البته که تغییر لازم است. ولی افرادی که منتظر تغییر و بهبود اوضاع از طرف دیگران هستند نه خودشان تغییری در رفتارشان میدهند و نه گامی در جهت بهبود و اصلاح برمیدارند.
این افراد مدام در مورد دیگران حرف میزنند، میخواهند آنها تغییر کنند و منتظرند دیگران بهبودی در اوضاع همه چیز ایجاد کنند. اما کسانی که باورشان کنترل درونی است در ناکامیها فقط به فکر تغییر خودشان و گرفتن تصمیمی برای اصلاح هستند. در واقع آنها خودشان به فکر «خلق معجزه» هستند نه «انتظار معجزه». آنها سعی میکنند همیشه بهترین احساسی را که میتوانند، برای خود بهوجود آورند. برای چنین کاری به فکر تغییر شرایط هستند و سعی میکنند تأثیرگذاری بر محیط داشته باشند و در جهت بهبود اوضاع گام بردارند.
اگر بخواهیم روابط یا خانوادههای بهتری داشته باشیم و در همه عرصههای مختلف زندگی موفقتر باشیم حتما باید باورهایمان را تغییر دهیم و به جای کنترل بیرونی دیگران به فکر کنترل و تغییر خودمان باشیم و فعال و اثرگذار خواهیم بود.
نقشهای مختلف
ما با باورهای مختلف نقشهای متفاوتی هم خواهیم داشت. کسانی که باورهای تأثیر گرفته از کنترل بیرونی دارند منتظر معجزه هستند بیشترین نقشی که میگیرند «نقش قربانی» است. آنها اغلب فکر میکنند مظلوم واقع شدهاند.
این افراد معمولا از دیگران شاکی هستند و فکر میکنند اگر آنها نتوانستهاند به آنچه میخواهند برسند مقصرش دیگران هستند که مانع از پیشرفتشان شدهاند. رفتار افراد قربانی اغلب غرغرکردن، گله داشتن و سرزنش کردن دیگران است. افراد قربانی مدام از اینکه دیگران چطور باعث ناکامی آنها شدهاند صحبت میکنند. آنها فکر میکنند خودشان توانایی و پتانسیل برخورداری از موفقیت را دارند، ولی دیگران اجازه چنین کاری را به آنها نمیدهند.
اما نقش دیگری که میتوان در زندگی ایفا کرد نقش «خالق» و «مبدع» بودن است. باور درونی افرادی که چنین نقشی دارند کنترل درونی است و به همینخاطر میتوانند بدون وابستگی به دیگران، احساس رضایت و شادمانی داشته باشند. این افراد زیاد غر نمیزنند و فقط به کارهای خودشان فکر میکنند نه دیگران. آنها انرژی خود را صرف برنامهریزی بهتر و پیدا کردن استراتژیهای مختلف میکنند و برای هر کاری برنامهریزی دارند و وقتشان را بیهوده تلف نمیکنند و فقط روی خودشان حساب میکنند.
منصفانه رفتار کنیم
دکتر ویلیام گلسر- بنیانگذار تئوری انتخاب- معتقد است که آموزش مسئولیتپذیری به کودکان مهمترین وظیفه والدین در قبال فرزندانشان است. برای این کار مهمترین چیز داشتن حس مسئولیتپذیری از سوی خود والدین است؛ یعنی اگر والدین خودشان مسئولیتپذیر نباشند نمیتوانند انتظار داشته باشند فرزندانشان بهراحتی قبول مسئولیت کنند. بچهها باید یاد بگیرند سهم خود را در هر موضوعی پیدا کنند و در برابر مشکلات از خود ضعف نشان ندهند. قبول ناکامیها و شانه خالی نکردن در برابر سختیها چیزی است که اگر در کودکی هم آموخته نشده باشد باید در بزرگسالی جایگزین بیمسئولیتی شود. مسئولانه رفتار کردن باعث میشود ما در روابطمان منصفانه رفتار کنیم، با دیگران بدرفتاری نکنیم و نقش خود را در روابطمان با دیگران بپذیریم و بنابراین موفقیت بیشتری داشته باشیم. افراد مسئول انتظار ندارند فرزندشان برخلاف میل خود رفتار کند و به آرزوهای دستنیافته پدر و مادر دست پیدا کند. البته احساس رضایت از زندگی نیاز به تلاش آگاهانهای دارد که نباید از آن غافل شد و انتظار داشت برای برخورداری از احساس رضایت، دیگران باید مطابق میل ما رفتار کنند تا ما حس خوبی داشته باشیم و حس کنیم از زندگی راضی هستیم. البته رسیدن به چنین آگاهیای کار سادهای نیست و نیاز به صرف وقت و زمان دارد و یک شبه حاصل نمیشود. باید بکوشیم تا باورمان عوض شود و یاد بگیریم مسئولانه رفتار کنیم تا بتوانیم احساس رضایت بیشتری از زندگی داشته باشیم. به جای اینکه دائم غر بزنیم و از همه چیز شکایت کنیم با کنترل درونی خود با آرامش بیشتری به حل مشکلاتمان بپردازیم. برای داشتن این حس میتوان فهرستی از چیزهایی که به خاطرش حس قدردانی و شکرگزاری داریم تهیه کنیم. وقتگذراندن با افرادی که مدام غر میزنند و شکایت دارند هم چیزی است که مانع از برخوردار شدن ما از احساس رضایت میشود. مقایسهکردن خود با دیگران علاوه بر اینکه باعث میشود نتوانیم به تواناییها و داشتههای خود ایمان داشته باشیم مانع از برخوردار بودن ما از حس رضایت خواهد شد. فکر کردن به گذشته و آینده تمرکزکردن هم باعث میشود نتوانیم در زمان حال زندگی کنیم و از آن لذت ببریم.
رفتار والدین با کودکان
رفتار والدین با کودکان هم معمولا تحت این باور است که دوست دارند فرزندانشان همیشه مطابق میل آنها رفتار کنند. در رفتار مدیران با کارمندانشان یا روابط عاطفی زنان و مردان هم میتوان شاهد چنین باورهایی بود که دوست دارند دیگران مطابق میل آنها رفتار کنند.
منبع: برنا
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردیمنبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: مشکلات مقاومت احساس رضایت داشته باشیم کنترل درونی فکر می کنند دوست دارند چنین باور باور ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۵۵۷۴۷۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
خدمتی سخت اما دوستداشتنی
تر و تمیز، مرتب و منظم. این نخستین عبارتهایی است که با دیدن صحن و سرای همیشه زیبای حرم علی بن موسیالرضا(ع) به ذهنمان میرسد. انضباط و نظافتی که حاصل تلاش شبانهروزی و مستمر زحمتکشانی است که چراغ خاموش و بیسروصدا جایجای این حریم قدسی را میشویند و میروبند و آماده حضور قدمهای زائران میسازند. به بهانه گرامیداشت روز کارگر با تعدادی از نیروهای بخش خدمات تنظیف و شستوشوی حرم مطهر گفتوگو میکنیم.
دومین رتبه جلب رضایت زائر
گفتوگو را با غلامرضا تاج، کارشناس مسئول بخش خدمات تنظیف و شستوشوی حرم مطهر آغاز میکنیم. تاج در ابتدا شرح وظایف این بخش را اینگونه توضیح میدهد: «وظایف محوله در این بخش شامل شستوشوی ابنیه بیرونی حرم مطهر شامل صحنها و محیطهای غیرمسقف (به جز رواقها و روضه منوره)، نظافت همه بامهای حرم مطهر، شستوشوی بهشتهای ثامن، نظافت پارکینگهای حرم مطهر، وظیفه نظافت، جمعآوری و انتقال غبار (زبالههای غیربازیافتی)، امور مربوط به کفپوشها، تأمین و توزیع مهر حرم متناسب با تعداد نمازگزاران، تفکیک مهرهای حرم، تأمین و جمعآوری لیوان یکبار مصرف و نظافت آبخوریها، رسیدگی به امور کبوتران حرم و امو متفرقهای مانند نظافت دورهای هتل قدس، بیمارستان رضوی، زائرشهر و زائرسرای رضوی میشود».
او در ادامه اضافه میکند: «انجام تمامی این وظایف بر عهده 576 نیروی بخش خدمات تنظیف و شستوشوی حرم مطهر است. در این بخش 465 نیروی آقا، 104 نیروی خانم و هفت نیروی رسمی مشغول به کار هستند. البته تعداد کمی نیرو نیز به عنوان نیروی خادمیاری در سقاخانه خدمت میکنند».
کارشناس مسئول بخش خدمات تنظیف و شستوشوی حرم مطهر رضوی درباره سختیهایی که همکارانش حین کار متحمل میشوند، میگوید: «ما اینجا مأموریتهای متعددی داریم. خانم و آقا هم فرقی ندارد؛ این حجم کار میتواند موجب خستگی بسیاری در نیروها شود. نیروی ما به صورت 12 ساعت کار، 24 ساعت استراحت مشغول است و ممکن است در کل این 12ساعت فقط یک ساعت برای انجام فرائض، صرف غذا و استراحت وقت داشته باشد. آنها تقریباً 11 ساعت به صورت مداوم و سرپا کار یدی سنگین انجام میدهند».
او در ادامه توضیحات بیشتری میدهد: «به عنوان مثال آمادهسازی سرویسهای بهداشتی برای حضور حداکثری زائر و پس از آن عادیسازی سرویسها یکی از موارد کاری مهم همکاران این بخش است. مورد بعدی جابهجایی کفپوشهاست. تصویر کنید در زمان بارش هر برف یا بارانی ۶هزار قطعه کفپوش باید به صورت مداوم جابهجا شود. کاری که شاید در ظاهر سنگین و سخت به نظر نیاید اما در مواردی میتواند موجب فرسایش توان نیروها در طولانی مدت شود».
تاج با اشاره به نگاههای متفاوت به این شغل میگوید: «شاید کسی خدمات نتظیف را در جایگاه پایینتری از سایر خدمات بداند، از سوی دیگر سختی این کار دیده نشود. کسانی که در این قسمت هستند همگی با ارادت کار میکنند. انسان باید روی خودش کار کرده باشد تا بتواند مستمر این کار را با علاقه انجام دهد. هرچه هم که سختی کشیده باشند با نگاهی به گنبد، سختیها را از یاد میبرند. نگاه همکاران ما ورای نگاه دیگران است چون یک ارتباط معنوی با صاحب این دستگاه دارند. به عنوان مثال ما میان همکارانمان استادیار دانشگاه هم داریم که با افتخار در اینجا خدمت میکنند. این خلوص نیت در کار سبب شده براساس نظرسنجی انجام شده در اداره رسانه و روابط عمومی در رابطه با شب و روز سال تحویل و نماز عید فطر، بخش خدمات تنظیف و شستوشوی حرم مطهر دومین رتبه جلب رضایت زائر را کسب کند».
او انتهای توضیحاتش به یکی از مهمترین ویژگیهای نیروهای این بخش اشاره میکند: «امانتداری». خصلتی که در وجود تک تک این افراد زحمتکش وجود دارد. او در ادامه یکی از همکارانش را که بهتازگی مقداری وجه نقد پیدا کرده به ما معرفی میکند.
امانتدار مردم
سعید حجازی جوانی دهه شصتی و متولد مشهد است. پدرش در آگاهی حرم راننده بوده و 10 سال پیش زمینه حضور و اشتغال او را در آستان قدس رضوی فراهم میکند. همان پدری که آقا سعید برای شفای بیماریاش نیت میکند یک هفته را بدون حقوق در حرم مطهر کار کند. البته برای او هم مانند خیلیهای دیگری که در این قسمت هستند، تا به حال موقعیتهای کاری دیگری در حرم مطهر فراهم شده اما خودش میگوید: «جای دیگر نمیروم. برکت اینجا بیشتر است».
و اما ماجرای امانتداری مال زائران. ظاهرا حجازی بهتازگی در یکی از سرویسهای بهداشتی حرم مطهر کیفی را یافته که مبلغ 7میلیون تومان در آن وجود داشته است. اما این اولین بار نبوده و این اتفاق تا به حال خیلی برایش پیش آمده است؛ «تا به حال چیزهای زیادی را پیدا کردهام؛ گوشی، کیف، مدارک، پول نقد، طلا و... این اتفاق تازگی ندارد و من و همکارانم تقریباً هر روز بهخصوص در زمان بعد از اذان، اشیای به جا مانده زیادی را از زائران میبینیم».
تلاشی برآماده از جان و دل
محسن مغربی که مسئول یکی از شیفتهای سهگانه خدمات تنظیف و شستوشوی حرم است، عشق و ارادت به امام رئوف را مسبب اصلی همه این اتفاقها میداند؛ «ما هر روز در زمان شروع شیفت کاری، ابتدا قرآن تلاوت میکنیم و زیارت خاصه حضرت(ع) را میخوانیم. من هر روز به همکارانم این موضوع را یادآوری میکنم که ما مفتخر به خدمت در خانه آقا هستیم. باید قدردان آن باشیم چون هرچه داریم از ایشان داریم».
داستان شروع به کار خودش هم از یک آرزوی قلبی آغاز میشود. مغربی که 20سال پیش و در 21 سالگی در این بخش مشغول به کار شده، پیش از استخدامش، وقتی به عنوان زائر به حرم مطهر رضوی میآمده و نیروهای خدماتی را میدیده، به خودش میگفته: «خوش به سعادتشان. یعنی میشود ما هم یک روز لیاقت داشته باشیم و این کار را انجام دهیم». او که حالا خودش جزئی از این مجموعه پرتلاش است، میگوید: «اولین چیزی که به چشم میآید، نظافت است که رضایت زائر را به همراه دارد. بعضیها فکر میکنند این تمیزی همیشگی حرم مطهر به این خاطر است که همه کسانی که به اینجا میآیند نظافت را رعایت میکنند. اما بیشتر افراد نمیدانند این تمیزی همیشگی نتیجه تلاش مستمر و شبانهروزی نیرویهای خدمات است».
بوسه بر شانه برای تشکر
از سال ۸۷ برای کار به حرم مطهر آمده و قبلش جاهای زیادی کار کرده، اما به قول خودش اینجا با همهجا فرق دارد. از همان ابتدا جزو نیروهای خدمات نظافت بوده و حالا چند سالی است به عنوان پاسبخش در این قسمت فعالیت میکند. وقتی از راضیه شفیعی درباره برخورد زائران میپرسم چیزی جز رضایت به یاد نمیآورد؛ «بعضی زائران خیلی لطف دارند. مدام التماس دعا دارند و گاهی شانه ما را به نشانه تشکر میبوسند. حتی گاهی شده بعضیها خواستند دست ما را ببوسند».
اما اوضاع همیشه گل و بلبل نیست. این کار سختیهای زیادی هم دارد که به چشم خیلیها نمیآید. بعضی از آنها را از زبان راضیه خانم میشنویم؛ «کار در این قسمت برای خانمها سختی بیشتری دارد، چون هم توان جسمی کمتری دارند و هم در خانه کار میکنند. بهخصوص خانمهایی که بچه کوچک دارند، برای کار در شیفت شب به مشکلات زیادی میخورند. مورد دیگر هم استفاده مداوم از وسایل شوینده و تأثیرش روی بدن بهخصوص ریههاست. کارهای سنگینتر مانند آینهکشی هم مشکلات جسمی دیگری را ایجاد میکند که گاهی به عمل جراحی هم میکشد. البته این مسائل برای یک خانم باردار دوچندان میشود».
راضیه خانم میگوید سنگینی کار حرم نسبت به خانه بیشتر است؛ «سنگینی و سختی کار اینجا بیشتر است. چون کار خانه برای خودمان است و کار اینجا برای آقا. وقتی مسئولیتی قبول میکنیم، باید آن را به بهترین شکل انجام دهیم».
اما او و همکارانش این مسئولیت و سختی را به جان میخرند و با عشق کار میکنند. البته به گفته خودشان ظاهراً چند سالی است که شامل بیمه تکمیلی هم شدهاند و برای هزینههای درمان مثل قبل به مشکل نمیخورند. وضعیت حقوق و سابقه بیمهشان هم منظم و بهتر شده است.
زهرا زنگنه